حقوق جزا



اندیشه در مورد ماهیت و میزان اراده در وقوع تعهد جنایی قسمت ششم

 

هدف کمتر از بین بردن هرگونه سؤالی درباره دلیل پیشنهادی است. این تمایز باعث ایجاد تمایز دیگر می شود که وقتی در مورد اراده یا عدم وجود اراده صحبت می کنیم حد فاصل بین این دو روشن خواهد شد ، موضوع دعوای اثبات سرزنش با بی فایده است ضمن بررسی هدفمند بودن با غیاب آنچه که به قاضی وابسته است تصمیم بگیرد. و سطح سرزنش چهره های مخاطب. در پایان روز ، فرد متهم به دلیل عدم اراده کافی برای اثبات سرزنش خود و عدم حضور کافی ، اهمیتی برای نشان دادن بی شرمی او مقصر نیست. در عوض ، هدفمند بودن عدم حضور وی در تصمیم گیری در مورد قاعده مقصر بودن سرزنش ، کاری را به عهده نمی گیرد ، اما این بخشی از تقصیر وی است.

 

2 - 1 - اراده و مردد بودن

 

هر چند وقت یکبار ممکن است فردی از ارتکاب جرمی که در صورت عدم وجود آن مرد توسط شخص فرد تسلیم می شود ، مردد باشد. به این ترتیب ، در حقوق کیفری جهان با اکراه به عنوان شرطی که وظیفه کیفری را تخلیه می کند ، درک می کند. سؤال این است که اولاً تردید چیست و چگونه با وصیت نامه اراده مشخص می شود؟ دوم ، به چه دلیلی تردید منجر به تعهد کیفری می شود؟ آیا تردید اراده را ناراحت می کند؟ برای نشان دادن فکر مردد و ارتباط آن با اصول وصیت ، به روش نادرست می رویم. یعنی ما با عدم اراده "برای دیدن وابستگی به این منطقه شروع می کنیم.

 

وقتی در مورد عدم اراده بحث می کنیم ، می توانیم در عین حال به دو ایده فکر کنیم: ایده دقیق یا دقیق و ایده فیگور ساخت. عدم وجود اراده به معنای دقیق و منحصر به فرد ، به شرایطی اشاره می کند که وی در مورد تصمیم دیگری حل و فصل نکرده است. به عنوان ، نقطه ای که او با اشتیاق عمل نمی کند ، واقعاً انتخاب نمی کند


اندیشه در مورد ماهیت و میزان اراده در وقوع تعهد جنایی قسمت پنجم

 

علاوه بر این ، او اظهار داشت که تحولات عمدی که حق دارد "رفتار" تعیین کند ، فقط دلیل این است که فقط در آخرین مورد است که می توان السادمانی را در نظر گرفت. به این ترتیب ، ارزیابی هدفمندی و سایر شرایط روانی مقصر متکی بر توانایی وی در انجام چنین کاری است.

 

او سلوک را می دانست. عموماً هیچ مکانی برای در نظر گرفتن وضعیت روانی فرد وجود ندارد ، و این نشانگر تمایز دیگر بین اراده و عقل است. به این ترتیب ، در تفکر درباره این دو دانشمند ، وضعیت اراده و وضعیت روانی جابجا می شود. جان لاک معتقد است که نتیجه وضعیت روانی خواهد بود ، در حالی که جان آوستین معتقد است که وضعیت روانی نتیجه اراده است. با این وجود ، دو ذهن متذکر می شوند که اراده با هدف متمایز است.

 

به نظر می رسد که هدفمندی باید در رابطه با وضعیت روانی مورد تأمل قرار گیرد ، به جای رفتارهای آگاهانه که نمی تواند با وضعیت روانی مشخص شود. هدف فرض مقصر است ، در حالی که نمی تواند مقدمه مقصر سرزنش باشد. هدف یک وضعیت روانی مشترک است ، به عنوان مثال ، می خواهید ، ترس ، اعتقاد را داشته باشید و غیره که اغلب در زندگی ما درگیر آن هستیم. این برخوردها کاملاً مطابق خواست نیست. همانطور که توسط هارت نشان داده شده است ، وصیت نامه ای پنهانی در ذهن است که هیچ کس در واقعیت با آن روبرو نمی شود. بدیهی است ، او می توانست انگیزه خود را بهتر بیان کند ، مثلاً بگوید که اراده هرگز خلاف چیزی نیست که خلاف هدف باشد. زایبرت تلاش می کند تا بین اراده و هدف تأثیر بگذارد: "پیشنهادی که من برای تألیف خود درآوردم یک امر واضح است. در هر صورت ، توضیحی که من برای تهیه یک مقاله وصیت کرده ام ، سؤالات بیشماری را به جای می گذارد. یک قانون ، انتظار به سه بخش از اراده منزوی می شود: وقتی اظهار می کنیم که آقای An انتظار دارد هدایتی را هدایت کند

 

برای شروع ، تصویری که در مغز او جریان دارد. علاوه بر این ، بپذیرید که انجام چنین کاری برای او کارآمد است. سوم ، او به طور کلی همانطور که ​​تصور می کرد عمل خواهد کرد.

 

در امتداد این سطرها ، اراده دارای این تضاد مهم است با این هدف که فاصله ای با تأیید هدف از یک موضوع ، در تضاد با آن باشد.


اندیشه در مورد ماهیت و میزان اراده در وقوع تعهد جنایی قسمت چهارم

او حتی ممکن است انتظار داشته باشد که مرتکب تخلف شود ، اما در صورتی که در انجام چنین کاری مردد بود ، از وظیفه کیفری کنار می رود. در این بخش ما باید به این دو موضوع بپردازیم تا معلوم شود که به طور فزاینده ای با ایده رفتار عمدی آشنا می شویم.

 

1 - 2 - اراده و عقل

 

با توجه به اهمیت مبادله در فرضیه مشروعیت معاصر ، مهمتر از همه ، باید پالایش را بین اراده و برنامه توضیح دهیم. در حقوق کیفری معاصر ، برای محکوم کردن و رد کردن فرد برای انجام یک عمل ناشی ، باید دو بخش را نشان دهیم: جزء مادی و مؤلفه ذهنی. معمولاً هنگام انجام عمل شخصی که اراده می کند ، مؤلفه ماده قابل توجه است. با این حال ، انتظار از رفتار او آگاهانه است نشانگر مؤلفه ذهنی دیگری است. مؤلفه ذهنی استنتاج می کند که مقصر باید یکی از حالات روانشناختی مورد نیاز قانونگذار را در هنگام ارتکاب جرم و جنایت داشته باشد تا تعهد کیفری خود را از هر نوع تنظیم کند. یکی از تضادهای مهم بین اراده و هدف این است که فرارهای قبلی در هنگام برنامه در قسمتهای مؤلفه ذهنی تحت عنصر مادی مورد نظر فرار می کند.

 

در قرن هفدهم میلادی ، جان لاک بر اساس خواست و جهت روانی توضیح مختصری از رفتار عمدی ارائه داد. در این شرایط منحصر به فرد ، عدم وجود اراده دلالت بر جهت گیری روان نمی کند. در امتداد این سطرها ، رفتارهای عمدی نشانه درخواست ذهنی و ذهن خلاق است ، اگرچه رفتار اتوماتیک اساساً هیچ نقطه شروع روانشناختی ندارد. جان آوستین ، دوباره ، معتقد است که هرگونه رفتاری مبتنی بر اراده است و تأکید می کند که اگر اراده ای وجود نداشته باشد ، آنچه اتفاق افتاده است فقط یک تحول و وقوع است و نمی توان آن را "سلوک" دانست. به طور مشخص


 

وی مرتکب تخلف شده است در حالی که این پرونده را ارسال نکرده است. به همین ترتیب ، پیش بینی کنید که آقای ب رفتاری مشابه را ارائه کرد در حالی که وی تصمیمی دیگر نداشت ، و گفته می شود که هر فرد سالم در آن شرایط نمی تواند کار دیگری انجام دهد. هیچکدام از آنها اراده عمل نکردند ، اما فقط یکی از آنها به دلیل عدم اراده می توانست از تعهدات جنایی خود محافظت کند ، و دیگری امکان محافظت از خود را نداشت ، مگر اینکه به دلایل مختلف پیشنهاد کند. به حقیقت گفته می شود ، وصیت نامه آقای الف در اینجا از دست می رود ، در حالی که وصیت نامه آقای ب در آنجا است. به همین ترتیب ، رفتار آقای الف بسیار اتوماتیک بود ، در حالی که تصور می شد رفتار آقای ب خودکار است. این یک رفتار اتوماتیک است که شخص باید در ارسال گزینه های محدودی را انتخاب کند

 

همانطور که از اطلاعات رد و بدل شده نشان داده شده است ، رفتار اراده به جز رفتار هدفمند ، عمدی است. در حقیقت ، این ممکن است عمدی باشد ، اما این بدان معنا نیست که مقصر تحت تأثیر دیدگاه خاص وی در فصل تظاهرات قرار دارد. به عنوان یک مسئله جدی بودن و یا به عنوان مسئله اذیت ، فرد ممکن است مرتکب تخلفی شود که معمولاً یک عمل ناشایست است اما به دلیل بحران گفته می شود که مستقیم او چیزی جز یک عمل مجرمانه است. در واقع ، او با ارائه این تظاهرات ، با وجود این که وصیت نامه دارد ، بمباران نمی کند. به همین ترتیب ، چوب نیز باید به صورت خودکار و مردد تلقی شود. در مورد آخر ، فقط اراده برای نمایش تظاهرات نیست



 

در این وضعیت خاص، ما تلاش می کنیم تا به چند سوالی پاسخ دهیم. برای مثال، به عنوان مثال سوالات، صرف نظر از اینکه اساسا خواسته بخشی مستقل از وظیفه جنایی است؟ آیا آدم آگاهانه معادل رفتار فکر کردن است؟ اگر نه، تمایز آنها چیست؟ معیارهایی برای جدایی رفتار خیانت آمیز از رفتار غیرمعمول چیست؟ این مقاله شامل دو بخش اولیه است که شامل ارزیابی ایده و ماهیت اراده (گفتمان اول) و حوزه اراده (گفتمان دوم) به عنوان یک شرط حیاتی برای رضایت از تعهد جنایی است. در نهایت، ما نتیجه می گیریم که اراده وجود دارد تا گزینه ای برای شانس و شانس برای تماشای قانون وجود داشته باشد، اما این کار را نمی کند.

 

سخنرانی اول - مفهوم و طبیعت اراده در مسؤولیت کیفری

 

اراده به معنای اراده است. در حوزه قانونی، اهمیت اراده برای انجام این کار با هدف نهایی است که مجرم باید به گونه ای انجام دهد، به رغم این واقعیت که آن را به وجود نخواهد آورد؛ به این ترتیب، هنگامی که شخص یک سنگ را به شخص دیگری برساند، گفته شده است که او مشتاقانه به انجام آن عمل می کند. از آنجایی که در فصل لرزش، ریختن "واقعا نیاز به سنگ زدن است. از این به بعد، اگر مقصر در اذهان در فصل سنگ ریختن نیست، در آن لحظه مسئولیت امور آن نخواهد بود. با این حال، زمانی که دولت آیا فرد مسئول عدم وجود اراده نیست، تحقیقات مطرح شده، ایده قطعی این اراده است؟ آیا انجام اشتباه اجباری جنایی به عنوان یک "اقدام آگاهانه هدفمند" با هدفی عمدی از حدس و گمان نیز می تواند سریع باشد بنابراین، در این زمینه، ابتدا باید تلاش کنیم تا ایده رفتار عمدی را تجزیه و تحلیل کنیم تا زمین را برای بحث در مورد موضوعات مختلف تنظیم کنیم. - ایده رفتار عمدی

 

تمایز بین رفتار واقعی و خیانت آمیز و رفتار عمدی نظری وجود دارد .



 

یکی از برجسته ترین نیازهای مهم و یا حتی مهمترین وظیفه جنایتکارانه این است که رفتار جنایی عمدی انجام داده است. صرفنظر از این که آیا اراده او اکنون آزمایشی است؟ همانطور که بود، پایه و اساس طیف گسترده ای از وظیفه جنایی "مستبد مستحکم" است؟ است. در این شانس که فردی فرصت انتخاب مستقیم خود (عدم امکان تصمیم گیری) یا فرصت انتخاب رفتار (عدم وجود اراده) را ندارد، اخلاق قابل اعتماد نیست و به این ترتیب، رفتار او، صرفنظر از اینکه آیا در داخل ساختار روابط خصوصی خود با دیگران یا در حوزهی ارتباط او با مجلس قانونگذاری، نباید بر زندگی قانونی اش تأثیر بگذارد، از جمله نظم و انضباط که فرد مورد نظر نمی تواند مجبور شود. این مسئله، با این حال، پیش از این توسط چارچوب قانونی متعددی رد شد و هدف این بود که مردم برای انجام رفتار غیرقابل اعتماد به طور دوره ای مجبور شوند، امروزه در قانون کیفری امروز و روش تفکر لیبرال روشن است که ساختار قانونی قانون کیفری جاری بنیادین این است که مواد مستقیم تخطی به طور عمدی تایید شده است (جعفری 1392: 208). در قوانین اسلامی، دارایی های موجود، با انتظارات اراده ی منحصر به فرد، دارای اهمیت ویژه ای هستند و این تاریخی است و از این طریق استنزاها و تصاویر زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، هنگامی که قرآن کریم امتیازات را در میان حقیقت و فریب و اسلام و بی اعتمادی انتخاب می کند، اهمیت اراده آزاد و اراده ای را در اسلام نشان می دهد. واضح است که اگر یک فرد نشان دادن عادلانه را با توجه به بدون انتخاب کامل انجام دهد، مستم پاداش نیست، به شرط آنکه رفتار بد را بدون تمایل از طریق و از طریق آزادی انجام نمی دهد. همانطور که ممکن است، مجموعه ای از منطق گرایان اسلامی به طور کامل به طریق و از طریق آزادی و انتخاب محدود می شود و اعتماد آن به معنی عدم اعتماد به قدرت بهشت ​​است (میر سعیدی، 2011: 148).

ادامه در مطالب آینده



آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها