اندیشه در مورد ماهیت و میزان اراده در وقوع تعهد جنایی قسمت چهارم

او حتی ممکن است انتظار داشته باشد که مرتکب تخلف شود ، اما در صورتی که در انجام چنین کاری مردد بود ، از وظیفه کیفری کنار می رود. در این بخش ما باید به این دو موضوع بپردازیم تا معلوم شود که به طور فزاینده ای با ایده رفتار عمدی آشنا می شویم.

 

1 - 2 - اراده و عقل

 

با توجه به اهمیت مبادله در فرضیه مشروعیت معاصر ، مهمتر از همه ، باید پالایش را بین اراده و برنامه توضیح دهیم. در حقوق کیفری معاصر ، برای محکوم کردن و رد کردن فرد برای انجام یک عمل ناشی ، باید دو بخش را نشان دهیم: جزء مادی و مؤلفه ذهنی. معمولاً هنگام انجام عمل شخصی که اراده می کند ، مؤلفه ماده قابل توجه است. با این حال ، انتظار از رفتار او آگاهانه است نشانگر مؤلفه ذهنی دیگری است. مؤلفه ذهنی استنتاج می کند که مقصر باید یکی از حالات روانشناختی مورد نیاز قانونگذار را در هنگام ارتکاب جرم و جنایت داشته باشد تا تعهد کیفری خود را از هر نوع تنظیم کند. یکی از تضادهای مهم بین اراده و هدف این است که فرارهای قبلی در هنگام برنامه در قسمتهای مؤلفه ذهنی تحت عنصر مادی مورد نظر فرار می کند.

 

در قرن هفدهم میلادی ، جان لاک بر اساس خواست و جهت روانی توضیح مختصری از رفتار عمدی ارائه داد. در این شرایط منحصر به فرد ، عدم وجود اراده دلالت بر جهت گیری روان نمی کند. در امتداد این سطرها ، رفتارهای عمدی نشانه درخواست ذهنی و ذهن خلاق است ، اگرچه رفتار اتوماتیک اساساً هیچ نقطه شروع روانشناختی ندارد. جان آوستین ، دوباره ، معتقد است که هرگونه رفتاری مبتنی بر اراده است و تأکید می کند که اگر اراده ای وجود نداشته باشد ، آنچه اتفاق افتاده است فقط یک تحول و وقوع است و نمی توان آن را "سلوک" دانست. به طور مشخص


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها